طبیعت بشری نسبتاً غیرفعال است و مدت زمان طولانی بر دستورهای عادی می چسپد و از تحولات، حتی زمانیکه در آستانه وقوع قرار دارند، دوری می جوید.
به گونه مثال، برای غرب چند سال برای درک آن ضرور بود که اقتصاد « برهم زده شده» روسیه چیزی بیش از افسانه نیست که غرب ایجاد کرده و خود بر آن باور نموده است. ولی این افسانه تا به حال زنده است، خیر است اگر ساحه آن در روی صفحات مطبوعات غربی قرار دارد و پیوسته کاهش می یابد.
باوجود این اکثراً مثال های بوجود می آینده که جهان تطابق به تغییرات جاری را به سرعت آغاز میکند.
یک و نیم سال قبل انتخاب دونالد ترامپ به صفت رئیس جمهور برای امریکا و همچنان بطور کل برای تمام جهان، به تکان مبدل گشت.
ناگهان معلوم شد که در عقب جریان اساسی پرسروصدای لیبرال و بانزاکت سیاسی بخش خاموش جامعه امریکا بصورت پوشیده قرار دارد که به حدی در سال های اخیر به نادیده گرفتن آنها عادت کرده که در اصل راجع به موجودیت آن فراموش کرده بودند. نتائیج انتخابات نشان دادند که این بخش مانند گذشته نه تنها زنده است، بلکه بیش از نیم کشور را تشکیل میدهد.
اما بعد از تکان اولی اوضاع به مسیر عادی برگشت و جریان اساسی لیبرال منطق نو را که در واقعیت امر از همان شیوه قدیم گرفته شده بود، جهت تسلیح بکار گرفت.
طبق آن اصولاً هیچ چیز تغییر نکرده، جهان همان است که بود و حرکت ظفرمند بعدی جهانی شدن لیبرال، مفکوره ها و ایدیال ها و ارزش های آن را هیچ چیز متوقف ساخته نمی تواند و ترامپ فقط مانع کوچک و کوتاه مدت در این مسیر می باشد.
«این فقط چهار سال است و او، ترامپ، ممکن، تا اخر دوره کار خود باقی نخواهد ماند و از دفتر بیضوی رانده خواهد شد. لذا، باید مبارزه را ادامه داد و اندکی تحمل کرد — و به بسیار زودی همه چیز به مسیر عادی خود برخواهد گشت»، — همین مفکوره به وضاحت در سخنرانی های مخالفان رئیس جمهور امریکا طی یک و نیم سال اخیر مشاهده میشود.
باید اعتراف نمود که امیدهای آنها بی بنیاد نبودند. ترامپ به کاخ سفید با وعده های «خشک نمودن باتلاق واشنگتن» رفت، ولی بسیار زدو روشن شد که «دولت عمیق پشت پرده» نام نهاد رئیس جمهور و ابتکارات او را خفه میکند.
رسانه ها کمپاین ضد ترامپ ادامه میدهند و خود ترامپ نیز بهانه های لایتناهی برای ارزیابی های منفی سیاست مبتذل و غیرسازنده خود به دست میدهد.
در نتیجه طی یک و نیم سال اخیر خبر راجع به این که سطح محبوبیت ترامپ ریکارد اصغری نو تاریخی شکستاند و اینکه او نامحبوب ترین رئیس جمهور در تاریخ امریکا می باشد، به خبر عادی مبدل گشت.
این، به نوبه خود، خوشبینی مخالفان رئیس جمهور را افزایش داد و این امیدها را تقویت کرد که به بسیار زودی «همه چیز تمام خواهد شد» و همه چیز «طوریکه بود» خواهد شد.
اما روزهای اخیر خبری را به ارمغان آورد که دیدگاه ها در باره اوضاع را بطور محسوس تغییر میدهد.
آژانس تحلیلی « Gallup poll» در مورد اذهان عامه تحقیق انجام داده و همزمان دو نتیجه دریافت کرده که منظره عادی جهان را برهم می زند.
اول اینکه، معلوم گردید که تعداد بی سابقه امریکایان طی 12 سال اخیر (38%) از وضع امور در کشور راضی می باشند. نتیجه بهتر فقط در سال 2005 زمان وجود داشت، وقتیکه این شاخص را 39% تشکیل داده بود.
دوم اینکه، جامعه شناسان معلوم کرده که سطح محبوبیت ترامپ روبه اوج نهاده و به رقم 45% بی سابقه برای او رسیده است. بدون تردید، در هردو مورد طرفداران حزب جمهوری خواه او نقش مهم ایفا کرده اند و نظر آنها در این صورت عمده محسوب میشود.
در این صورت آژانس تحلیلی « Gallup poll» واقعیت را منعکس ساخته که کاملاً متوقعه بود.
دونالد ترامپ که توسط بیروکراسی واشنگتن به دست و پا بسته شده، بازهم در سیستم سیاسی-اقتصادی جهانی به نتائیج دست می یابد که اوضاع اقتصادی را در اقتصاد امریکا بهبود می بخشد و در نهایت طرف قبول رای دهندگان قرار میگیرد.
نظرسنجی آژانس تحلیلی « Gallup poll» بیشتر به زنگ ساعت سرمیزی برای نیروهای داخلی ضد ترامپ در امریکا شباهت دارد که در انتظار کناره گیری حتمی و زود ترامپ و «خاتمه این همه» به سر می برند.
اما اینکه آنها آن را خواهند شنید یا نه — سوال بزرگ است.
